رمانسرا
به مجموعه بزرگ(رمانسرا خوش امدید)
رمانسرا
رمان تمساح خونی یک آکواریوم را بلعید

خلاصه کتاب: -من خيلي بي‌رحمم مهرزاد.اينو به گوشت نرسوندن؟ مهرزاد لبخند زد: -مي‌خواي بيرحم بازي كنيم؟ تا الان دلرحم بودم،ولي ميخوام به بازي هيجان بدم. فشار دستهاش رو دور شونه‌هامون بيش‌تر كرد و گفت: -به خاطر تو،فقط يكي از دخترا رو ميبرم.نظرت چيه؟ فراز جوابي نداد.مهرزاد ادامه داد: -يه لطف ديگه هم بهت مي‌كنم.تو بگو كدومو ببرم.چطوره؟خيلي بهت حال دادما.اصولا با دشمنام انقدر مهربون نيستم. فراز اخم كرده بود.محكم گفت: -ولشون كن مهرزاد! -تازه داره خوش ميگذره. -داري بد بازي‌اي روشروع مي‌كني. -وقتمو تلف نكن.زود انتخاب كن. پر غيظ گفت: -مهرزاد! مهرزاد به ظاهر كلافه گفت: -حاليش كنيد شوخي ندارم. يك دستشون دستمون رو گرفته بود و دست دوم دور گردن پيچيد.هيلدا به سرفه افتاد. فراز بلند گفت: -ول كنننن! مهرزاد با دست اشاره كرد..دست از دور گردن آزادشد....

  • نام کتاب: تمساح خونی یک آکواریوم را بلعید
  • ژانر: عاشقانه مافیایی
  • نویسنده: نگار_ق
  • صفحات: 1649
تبلیغات
ورود کاربران

تبلیغات
درباره سایت
رمانسرا
ارائه دهنده ی PDF رمان های رایگان📚. مجموعه رمانسرا را میتوانید در تلگرام دنبال کنید🌹 رمان های پولی را میتوانید از طریق ربات-تلگرام ما دریافت کنید🔸
آمار سایت
  • 68 نوشته
  • 1 برگه
  • 1 کامنت
  • 27 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانسرا " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.