هونیا یه دختر عادیه که بعد ازدواجش با آزاد ، به طور کاملا اتفاقی متوجه میشه که همسرش گرگینه اس و نه یه گرگینه عادی بلکه آلفای گله ! و از ترسش فرار میکنه اما آزاد میفهمه و برش میگردونه و داستان از اینجا شروع میشه ، تو این گیر و دار هونیا حامله میشه و اونم نه یکی دوتا ! سه قلو و داستان از سر گرفته میشه و ....
ماهک دختری آزاد و بیپروا که به خاطر یک سوءتفاهم مجبور میشود با سید علی، پسر مستبد و متعصب حاج محمد که یه محل به اسمش قسم میخورن عقد کنه....