- ۲۴ آذر ۱۴۰۳
- عاشقانه, اجباری, ارباب_رعیتی, باستانی, پرستاری, پسر_غیرتی, پیشنهادی, تاریخی, خشن, دانشجویی, درام, مذهبی
خلاصه کتاب:
یه دختر با یه سرگذشت غمگین، دختری که مادرش فرار کرده و پدرش یه الکلی بیخانمانه. از همهٔ جهان طرد شده و هیچکس دوستش نداره... اون دختر منم! فریحا نور.
دنیای غمگین خودم رو پر از نقش و سکانس کردم من عاشق بازیگری بودم.
- نام کتاب: فریحا
- ژانر: عاشقانه درام
- نویسنده: حدیث افشارمهر
- صفحات: 1278
- 39 روز پيش
- mahdieh
- 54 بازدید
- 0 کامنت
- ۲۴ آذر ۱۴۰۳
- عاشقانه, اجباری, ارباب_رعیتی, باستانی, پرستاری, پسر_غیرتی, پیشنهادی, تاریخی, خشن, دانشجویی, مذهبی
خلاصه کتاب:
داستان دختریه ک یک هفته قبل ازازدواج نامزدش بهش خیانت میکنه وباعث میشه تواوج عصبانیت دست به حماقتی بزن ک زندگیشوبسمت نابودمیکشونه...
- نام کتاب: هم قسم
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: زهرا حاجی زاده
- صفحات: 147
- 39 روز پيش
- mahdieh
- 50 بازدید
- 0 کامنت
- ۲۴ آذر ۱۴۰۳
- استاد_دانشجویی, اجباری, ارباب_رعیتی, باستانی, پرستاری, پسر_غیرتی, پیشنهادی, تاریخی, خشن, دانشجویی, طنز, عاشقانه, کلکی, مذهبی
خلاصه کتاب:
سها دختر تخسیه که پدرش تصمیم میگیره اون رو تو سن کم به عقد پسر خان ،سینان در بیاره اما سینان که نصف عمرش رو تو آمریکا درس خونده بعد از گذشت شب ازدواجشون سها رو ول میکنه و به تهران میره سها میخواد فراموشش کنه اما دوماه بعد متوجه میشه بارداره و وقتی میخواد سقط کنه میفهم بچه ها سه قلو ان در صورت سقط ممکنه جونش رو از دست بده! دو سال بعد اون مادری 18ساله ست که با سه قلوهاش به تهران میره و دانشگاه ثبت نام میکنه اما درست روز اول متوجه میشه استاد جدی و سختگیری که همه ازش حرف میزنن کسی نیست ب جز سینان دانش پژوه ، شوهر و پدر سه قلوها ی سها!
- نام کتاب: استاد دانشجوی شیطون
- ژانر: استاد دانشجوی طنز کلکلی عاشقانه
- نویسنده: ناشناس
- صفحات: 817
- 40 روز پيش
- mahdieh
- 86 بازدید
- 0 کامنت
خلاصه کتاب:
دختری به نام فریال .که از هر لحاظ سفت و سخته.معنای عشق و نمیداد .ولی با تصمیم پدرش.مجبورمیشه که..
- نام کتاب: فریال
- ژانر: عاشقانه کلکلی اجباری همخونه ای
- نویسنده: میو میو
- صفحات: 155
- 41 روز پيش
- mahdieh
- 73 بازدید
- 0 کامنت
خلاصه کتاب:
یه مرد هفتادساله پولداربه اسم زرنگارکه دوتا پسر و دوتا دختر داره. دختردومش”کیمیا ” مجرده که عاشق استاد نخبه دانشگاهشون به نام طاهاست.کیمیا قراره با برادر شوهر خواهرش به اسم نامدار ازدواج کنه ولی با طاها فرار می کنه واز ایران میره.زرنگار هم در عوض خواهر هفده ساله طاها به اسم طلا راکه خودش عاشق پسرخالش به اسم امیر را مجبور میکنه باهاش ازدواج کنه و تو خونه ش به عنوان خدمتکار کارکنه…..
- نام کتاب: طلا های این شهر ارزانند
- ژانر: عاشقانه اجباری
- نویسنده: هانیه وطن خواه
- صفحات: 549
- 42 روز پيش
- mahdieh
- 56 بازدید
- 0 کامنت