ترمه که با طاها قرار ازدواج گذاشته و تو روی خانوادش وایساده ولی طاها چون باید میرفته ترکیه برای ادامـه تحصیل اون رو بی خبـر گذاشته و حالا ترمه دنبال فرصته برای انتقام ولی جـالب اینجاس که طاها برمیگرده و ازارش میده ولی یه پسر واردزندگیش میشه که ترمه...بقیه دوست های ترمـه هم توی همین روز ها عاشق میشن به خاطر همین اسمشو گذاشتم دانشجوهای معشوق.