تا برادر با نام های (رادوین – رایان – راشا) است که شخصیته راشا کمی پررنگ تره..این 3 تا پسر توی این رمان میشه گفت یه جورایی هم شخصیت منفی دارن و هم مثبت..یعنی کلا بچه مثبت نیستن..با اینکه وضعیت مالی بدی ندارن ولی گاهی شیطون گولشون میزنه و میرن دزدی..به قول خودشون افتابه دزدی نه.. گاوصندق اونم از شرکت های مایه دار وشیک..ولی خب بالاخره از این همه هیجان خسته میشن و تصمیم می گیرن بیخیاله دزدی بشن و به قول معروف ببوسن و بذارنش کنار..
بله دیگه..در این بین تقی به توقی می خوره و یه وکیل میاد بهشون میگه پدر شماها براتون یه ویلا به ارث گذاشته..(اینا چند سالیه از پیش پدرشون اومدن تهران زندگی می کنند)..با شوکه این خبر میرن ویلا رو ببینن که می فهمن 3 تا خواهر شیطون به اسم های (تانیا – ترلان – تارا) هم ادعای مالکیت این ویلا رو می کنند..حالا نه جعلی صورت گرفته و نه کسی سر کسی کلاه گذاشته..چطوری؟!..میگم براتون..
راستی اینو هم بگم که این رمان سه بخش داره..اینی که براتون گفتم تازه بخشِ اوله..
